زیتون

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست

زیتون

انگار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست

این قصه سری دراز دارد!

توی درس جامعه شناسی زبان ما یه مبحثی وجود داره به نام language and gender که روی تفاوت های زن ها و مرد ها از دید گاه زبان تمرکز می کنه. یه قسمت از این مبحث اشاره به این داره که مرد ها اصولا توی بحث های دوستانه و خانوادگی (informal) کمتر از زن ها صحبت میکنن اما توی بحث های رسمی مثل کنفرانس ها و سمینار ها این مرد ها هستن که معمولا به بحث غالب میشن و به قول معروف مجلس رو میگیرن دستشون! 

 

وقتی شب امتحان ( که جاتون خالی جمعه ی هفته ی پیش بود) به این مبحث رسیدم، حدود یه نیم ساعتی داشتم به این موضوع فکر میکردم ( البته سوء تفاهم نشه، من در طول ترم درس میخونم! اماهیچ وقت به این شکل در این موضوع دقیق نشده بودم). و بالاخره به این نتیجه رسیدم که پر بیراه هم نمیگه بنده خدا! وقتی یه نگاه به کلاس خودمون که یه اجتماع کوچیکه انداختم دیدم همیشه توی مباحث کلاس این آقایون هستن که برای شروع بحث پیش قدم میشن و اگر ساعت ها هم بهشون زمان بدی باز هم وقت کم میارن. اما مهمتر از اون اینه که همیشه فکر میکردم این اتفاق به دلیل تبعیض شدید جنسیتی فقط تو ایران می افته اما نکته ی جالب قضیه اینجاست که وقتی این مسئله توی یه مقاله ی اینگیلسی زبان مطرح میشه ، گویای این تبعیض جنسیتی نه تنها تو ایران که در کشور های اروپایی و حتی آمریکایی هم هست و به این نتیجه گیری رسیدم که آقایون در هر ملیت و جامعه ای از یه اتوریته ی نسبی نسبت به خانم ها برخوردارن و ... 

 

پی نوشت : من اصلا قصد ندارم اینجا بحث ها ی فمینیستی راه بندازم چون اصلا فمینیست نیستم. از فیلم های تهمینه میلانی هم خوشم نمیاد! فقط میخواستم از یه واقعیت بنویسم که برای خودم خیلی جالب بود.